قلمره خوناشام پارت دهم
ویو ا/ت
جیهوپ رفت و من تنها موندم خیلی ترسناک بود که یهو یه دستی روی کمرم احساس کردم و وقتی میخاستم تکون بخورم نمیشود
خیلی ترسیده بودم بهش گفتم تو کی هستی
؟!: نترس کاریت ندارم
ا/ت: صداش خیلی ترسناک بود ولی معلوم بود صدای اصلی خودش نیست
یهو دستا از روی کمرم ورداشته شدن
و یکی اومد جلوم
ا/ت: وای ترسیدم تو کی هستی
؟!: من پادشاه گرگینه ها هستم پادشاه یونگی و تو کی هستی
ا/ت: تا فهمیدم پادشاه یونگی هست بهش عدای احترام کردم و گفتم من ا/ت هستم و از سرزمین خوناشام ها اومدم و میخاستم به سرزمین ترول ها برم ولی توی راه راهمو گم کردم که به اینجا رسیدم
پادشاه یونگی: خب حالا کارت با من چیه
ا/ت: خب راستش من اومدم اینجا تا چند مدت بمونم و میخاستم از شما اجازه بگیرم
پادشاه مین: باشه تو میتونی اینجا بمونی
ا/ت: با یه بشکن جیهوپ اومد و منو به اتاقم برد
رفتم و در اتاقم رو باز کردم اتاق خوبی بود با تم مشکی و طوسی( عکس اتاق اسلاید بعد )
خیلی خسته بودم و کلی راه رفته بودم تخت دو نفره بود منم آدمم دیگه یکمی منحرف شدم بعد خودم رو انداختم روش
جیهوپ رفت و من تنها موندم خیلی ترسناک بود که یهو یه دستی روی کمرم احساس کردم و وقتی میخاستم تکون بخورم نمیشود
خیلی ترسیده بودم بهش گفتم تو کی هستی
؟!: نترس کاریت ندارم
ا/ت: صداش خیلی ترسناک بود ولی معلوم بود صدای اصلی خودش نیست
یهو دستا از روی کمرم ورداشته شدن
و یکی اومد جلوم
ا/ت: وای ترسیدم تو کی هستی
؟!: من پادشاه گرگینه ها هستم پادشاه یونگی و تو کی هستی
ا/ت: تا فهمیدم پادشاه یونگی هست بهش عدای احترام کردم و گفتم من ا/ت هستم و از سرزمین خوناشام ها اومدم و میخاستم به سرزمین ترول ها برم ولی توی راه راهمو گم کردم که به اینجا رسیدم
پادشاه یونگی: خب حالا کارت با من چیه
ا/ت: خب راستش من اومدم اینجا تا چند مدت بمونم و میخاستم از شما اجازه بگیرم
پادشاه مین: باشه تو میتونی اینجا بمونی
ا/ت: با یه بشکن جیهوپ اومد و منو به اتاقم برد
رفتم و در اتاقم رو باز کردم اتاق خوبی بود با تم مشکی و طوسی( عکس اتاق اسلاید بعد )
خیلی خسته بودم و کلی راه رفته بودم تخت دو نفره بود منم آدمم دیگه یکمی منحرف شدم بعد خودم رو انداختم روش
- ۱۰.۲k
- ۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط